به گزارش سرویس فرهنگ و هنر آذرتیتر، تئاتر تبریز بعد رکود روزهای پایانی سال و تعطیلات نوروزی قرار است با دو نمایش، به استقبال بهار برود و درهای خود را به روی تماشاگران در سال جدید باز کند. «افسانه ملک محمد» برگرفته از افسانههای آذربایجان، تالیف زندهیاد صمد بهرنگی است که با دراماتورژی اکبر شریعت و کارگردانی برادران قیصری از 25 فروردین در سال اصلی تئاتر شهر تبریزبه روی صحنه خواهد رفت. همچنین نمایش «درباره کیان» به کارگردانی میرمیلاد مهدیزاده نیزدیگر اثر نمایشی است که طی روزهای آینده در پلاتو استاد صادقی تئاتر شهر تبریز به اجرا در خواهد آمد. به این ترتیب بهار تئاتر تبریز آغاز خواهد شد. البته منظور از بهار تئاتر در تبریز همان سبز شدن درختان و گرم شدن هوا و دگرگونی فصلی و رسیدن برخی میوهها است، اساسا این بهار با آن بهار مدنظر نویسنده و خواننده تفاوت فراوانیدارد و در اینجا منظور نویسنده از رسیدن بهار تئاتر تبریز، بازگشت رونق و شکوه به تئاتر نیست، حتی افتتاح را بازسازی سالنهای جدید تئاتری هم نیست، حتی به چرخه بازگزداندن پلاتو تئاتر مستقل واقع در مجتمع فزهنگی و هنری 29 بهمن تبریز نیز در تعبیر و تعریف این بهار در نظر گرفته نشده است. حتی اینکه با داشتن تنها و تنها 2 پلاتو در تبریز به این بزرگی کدام زمستان به پایان رسیده است که به استقبال بهار برویم هم توجهی را جلب نمیکند. اگر هنرمندان تئاتر در آذربایجان شرقی انتظار داشتند که در مراسم روز جهانی بزرگداشت تئاتر در تبریز، علاوه بر آن 20 نفر مهمان همیشگی و ردیف اولیهای تکراری، هفتم فروردین، روز تجدید دیدار آنها با هم باشد و زمستانشان با گرمی دستان دوستانشان و لبخند همکارانشان بهار شود هم ظاهرا انتظار بیجایی است. البته وقتی از تئاتر تبریز سخن به میان میآید، نباید دچار زمان پریشی شد و شکوه سالهای گذشته را به این روزها نسبت داد. حتی در خوش بینانهترین حالت ممکن نیز نصف رونق اجراها و مخاطبان در اواخر دهه 90 را هم نمیتوان در این برهه زمانی انتظار داشت. حداقل میبایست تا زمان مدیریت مدیرکل فعلی فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، انتظارات را از تئاتر تبریز به کمترین میزان خود رساند. مدیریت فعلی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نشان داده است که از دل هیچ میتوان رزومه برآورد و کم رونقترین سال تئاتر استان را به عنوان سال جشنوارهها جا زد و آماری به درازای قدمت تئاتر در تبریز به خورد مخاطب داد. مدیری که حضور رسانهها را زیاد بر نمیتابد؛ حتی اگر این حضور در روز جشن و بزرگداشت روز جهانی تئاتر بوده باشد؛ در روز ارائه آمارها نیز، بلاغی دوست دارد تا خبرهای او و ادارهاش از طریق روابط عمومی خود منتشر شود تا اینکه خبرنگاری در جلسهای دستش را بلند بکند و از وی سوالی بپرسد؛ یا خدایی نکرده آمارهای ارائه شده توسط وی را تقلیل دهد. اوایل دیماه سال گذشته، سید محمد حسین بلاغی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، در نشست خبری که برای جشنواره منطقهای فجر برگزار کرده بود گفت: " در شش ماه نخست سال، بیش از 140 متن نمایشی برای بازخوانی و کسب مجوزهای لازم به این اداره ارسال شده است که این امر نشان دهنده پویایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است" بلاغی با نادیده گرفتن فعالیت انبوه فارغالتحصیلان تئاتر در استان و ترافیکی که ناشی از نبود سالن و پلاتو اجرا است در حالی آمار بالا را ارائه داد که میتوان با اختصاص یک صندوق پستی برای ارسال متنها از طرف کارگردانان تئاتر، یا تخصیص یک اتاق در یک اداره نیمه تعطیل نیز این میزان متن را جمع کرد. همچنین او در حالی ارائه بیش از 140 متن برای کسب مجوز اجرا را نشان از پویایی اداره کل خود خواند که هیچ اشارهای به این موضوع نکرد که این میزان از متون ارائه شده نشان از کثرت و پویایی فعالان تئاتر در استان است که هم از سر عشق و علاقه به حرفه خود و هم برای کسب درآمد، قصد اجرای نمایشهای خود را داشتهاند.
باری، بهار طبیعت فرارسیده است و هرچه که برفهای روی بام اداره کل آقای بلاغی پارو شده و جلوی تئاتر شهر و تئاتریهای شهر تلنبار شده باشد، باز هم این تئاتریها هستند که خود نهال باور و امید خود را خواهند کاشت و شیرینی میوهاش را نیز مزه خواهند کرد. چرا که هنر در این دیار ماندنی است و مدیرانش رفتنی.
انتهای پیام/