بعد از انتخابات ریاست جمهوری و رای اعتماد مجلس به کابینه معرفی شده، نوبت به انتخاب استانداران و مدیران کل و معاونین در وزارت خانه ها و استانها رسیده است.
استانداری آذربایجان شرقی از همان زمان حادثه پرواز اردیبهشت تا کنون با سرپرستی اداره می شود و در هفته های اخیر رایزنی ها و گزینه تراشی های متعددی در رسانه ها به عنوان استاندار آذربایجان شرقی انتشار یافته و بازار گزینه سازی هر روز گرم و گرم تر می شود به طوریکه انتظار می رود به زودی استاندار جدید آذربایجان شرقی از سوی دولت معرفی و شروع به کار کند.
اما با کمی دقت به بازار گرم گزینه سازی و رایزنی های رسانه ای و لابی های پشت پرده افراد ذی نفوذ می توان به این نکته رسید که افراد مطرح چرا و به چه علت مطرح می شوند و در برخی موارد می بینیم که صرفا گزینه سازی یک جریان و گروه قدرت در استان هستند که صرفاً به دنبال منافع خود و چنبره زدن بر اریکه قدرت استانی و ادارات می باشند نه به دنبال تحقق اهداف و پیشرفت استان. اگر از همین افراد سوال کنید برای تحقق اهداف و برنامه های توسعه در استان چه تضمینی می دهید جوابی ندارند!
آنچه در رسانه ها و اظهارنظرهای افراد مسئول مغفول مانده این است که از استاندار آینده آذربایجان شرقی در چارچوب قانون هفتم توسعه چه انتظاری متصور است و از شخصی که به عنوان استاندار در این استان مدیریت خواهد کرد چه انتظاراتی داریم و مطالبات کارشناسی و شاخص های توسعه استان شامل چه مواردی است.
باید نوع نگاهمان را تغییر بدهیم. صرف اینکه یک نفر صاحب نفوذ دوست دارد استاندار باشد نباید استاندار باشد، بایستی برنامه عملیاتی در چارچوب های برنامه توسعه را در استان بتواند عملیاتی کند و در مقابل عدم تحقق اهداف ترسیم شده در طول مدیریتش پاسخگو باشد. به قول دکتر پزشکیان گردنش را در مقابل تحقق اهداف توسعه استان گرو بگذارد و به عبارت بهتر باید بگویم که یکی از شروط استانداری را اعدام استاندار در صورت عدم تحقق برنامه در استان بگذارید تا ببینیم بازار گزینه سازی چقدر گرم می شود.
عارف گوزلی