یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
بیا کین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم
سی‌و‌پنجمین جشنواره تئاتر استانی آذربایجان شرقی را می‌بایست اولین محک جدی و مچ‌اندازی رسمی مدیرکل جوان فرهنگ و ارشاد اسلامی دانست.
البته فارغ از اینکه چه کسانی و چگونه آوردگاهی چون جشنواره استانی، این جشن و دورهمی بزرگ تئاتری‌های استان را تبدیل به میدان و میز مچ اندازی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی با منتقدان آن نمودند هدف این نوشته نیست. اما چه بخواهیم چه نخواهیم مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، لاجرم و نخواسته محکی ناخواسته خوردند.
اما برگزاری دو رویداد مهم در سطح ملی، یعنی هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تبریز و یازدهمین نمایشگاه مطبوعات و رسانه‌ها را می‌توان دومین محک جدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، پس از تصدی این سمت دانست.
دو رویدادی که هر دو به دلیل شیوه برگزاری و مدیریت اجرایی خود مورد شدیدترین نقدها واقع شدند ناشرانی که به دلیل سیستم نوین! فروش کتاب‌ها نتوانستند در نمایشگاه حضور داشته باشند؛ آن‌ها فقط توانستند در حد معرفی چند کتاب! جهت فروش به خانه کتاب ایران، سهم اندکی در یکی از قدیمی‌ترین نمایشگاه‌های کتاب ایران داشته باشند. همین موضوع سبب شد تا اغلب ناشران تهران و ناشران کتب ترکی ترجیح دهند تا به جای تن دادن به این نوع سیستم، در دفاتر و فروشگاه‌های خود بنشینند و فکر کنند همانند چهار سال گذشته، نمایشگاهی در تبریز برگزار نشده است. به درستی هم جای خالی ناشران در حوزه کتب ترکی در نمایشگاه خالی و در چشم بود.
از سویی دیگر، برخی از رسانه‌های مطرح استان نیز به دلیل نارضایتی از مکان غرفه‌های اختصاصی به آن‌ها و عدم مدیریت صحیح در تخصیص غرفه‌های مناسب به نشریات استان، تصمیم به شرکت نکردن در این نمایشگاه و تحریم آن نمودند. رسانه‌های برجسته و معترض استان هدف از برگزاری چنین نمایشگاهی را پر کردن تقویم اداره مذکور و ساختن آمار وزیر پسند دانستند.
و این چنین بود که هر سه رویداد بزرگ و مهم در حوزه فرهنگ و هنر استان، تبدیل به حاشیه‌ساز‌ترین و بحث‌‌برانگیزترین رویدادهای چند سال اخیر استان شد تا مدیر کل جوان و پر انرژی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان را متوجه انتقاد و اعتراض اهالی فرهنگ و هنر کند.
اما به راستی سهم معاونان هنری و فرهنگی، رسانه‌ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در شکل‌گیری این حجم از انتقادات به چه اندازه بود. معاونانی که می‌بایست در شرایط ایده‌آل وزن بار انتقادات را از شانه‌های مدیر کل می‌کاستند، حالا در هر دو رویداد اخیر با عملکرد بحث برانگیز و آمارهای ارائه داده شده کمر فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی را زیر حجم این بار خم کردند.
یکی در جواب چرایی ایجاد اعتراض و انتقاد در خصوص برگزاری جشنواره تئاتر استانی، آن را گل و بلبل شرح داد و اعتراضات را جزئی از سیستم رقابتی و طبیعت جشنواره دانست و آمار قابل قبول به مدیرکل ارائه داد.
دیگری هم عدم حضور ناشران، کتاب‌های تازه‌چاپ، عدم استقبال علاقه‌مندان از نمایشگاه، عدم وجود کتاب‌ها و ناشران حوزه ترکی را به اجرای سیستم نو در شهر اولین ها ربط داد و در مصاحبه با پایگاه خبری یازاکو چنان آماری ارائه داد که مجددا انگشت منتقدان را به دندان برد.
به راستی یکی از آفت‌هایی که گرد مدیران، مدیران کل، وزرا و حتی روسای جمهور را فرا گرفته است معاونان آمارساز و آمارگو است.