نسخه چاپی خبر

به مناسبت ۹ آبان سالروز انقراض حکومت قاجار و قدرت گیری پهلوی ها در ایران
سیاه نمایی مطلق قاجارها توسط حکومت پهلوی

کد خبر : 90
10:41
1402/10/03


پهلوی ها بعد از به روی کار آمدن با استفاده از ضعف علم تاریخ در ایران و فهم اندک ایرانیان از این علم، با گزینش اخبار و وقایع تاریخی و عدم اشاره به این نکته که قاجارها بر خلاف حکومت های قبل از خود با رقبای سرسختی چون روس ها و انگلیسی ها و دیگر قدرت های تازه ظهور یافته و استعمارگر غربی سر و کار داشتند سعی در سیاه نمایی این دوره و نالایق نشان دادن قاجارها داشتند.


دقیقا ۹۸ سال پیش در چنین روزی یعنی ۹ آبان سال ۱۳۰۴ مجلس شورای ملی ایران در تصمیمی سرنوشت ساز حکم به انقراض حکومت قاجاریه و روی کار آمدن خاندان پهلوی در ایران داد. یکی از مهم ترین سیاست هایی که حکومت پهلوی و تئورسین های وابسته به این حکومت بعد از روی کار آمدن انجام دادند، این بود که دوره حکومت قاجارها در ایران را دوره ای به صورت مطلق تیره و تاریک نشان دهند و به ایرانیان اینگونه القا کنند که هر آنچه در آن دوره رخ داده به صورت مطلق تیره و تاریک بوده و این قاجارها بوده اند که باعث عقب ماندگی ایرانیان شده اند. هر چند به اذعان منابع تاریخی دوره قاجار از کمی ها و کاستی ها و ظلم و ستم خالی نبوده و گزارش های زیادی در این باره در منابع به ثبت رسیده است، ولی واقعیت این است که قاجارها آنی نبودند که پهلوی ها سعی در شناساندن آن به ایرانیان داشتند که البته به میزان زیادی در این امر موفق بوده اند و امروزه نیز بسیاری از ایرانیان هر آنچه بدبختی و مصیبت بوده عاملش را حکومت قاجار و حاکمان این سلسله می دانند.

پهلوی ها بعد از به روی کار آمدن با استفاده از ضعف علم تاریخ در ایران و فهم اندک ایرانیان از این علم، با گزینش اخبار و وقایع تاریخی و عدم اشاره به این نکته که قاجارها بر خلاف حکومت های قبل از خود با رقبای سرسختی چون روس ها و انگلیسی ها و دیگر قدرت های تازه ظهور یافته و استعمارگر غربی سر و کار داشتند سعی در سیاه نمایی این دوره و نالایق نشان دادن قاجارها داشتند. این در حالی است که قاجارها علی رغم سعی دول غربی در استعمار ایران، در بدترین حالت حالت نیمه استعماری به خود گرفتند و اجازه حکومت غیر به ایرانیان را ندادند. پهلوی ها هیچ گاه نگفتند که قاجارها بدون نفت و دیگر منابع طبیعی چگونه می توانسته اند حکومت ایده آلی داشته باشند در حالی که خودشان توانستند از ثروت حاصله از فروش نفت بهره ببرند و با تکیه بر این نعمت خدادادی ایران را اداره کنند. آنها نگفته اند که بافت سنتی جامعه ایران در آن دوره هیچ گاه اجازه اصلاحات را به قاجارها نداده و اصلاحات صورت گرفته در آن دوره نیز در سایه مقاومت پادشاهان و کارگذاران قاجاری در مقابل این طبقه قدرتمند بوده است. پهلوی ها آن قدر در این مسیر دچار افراط شده اند که حتی بزرگترین حرکت اصلاحی آن دوره یعنی صدور و امضای فرمان مشروطه بدون خونریزی و کشتار مخالفان حکومت را به بیماری و سست عنصری مظفرالدین شاه قاجار مربوط دانسته و اینگونه به ایرانیان فهمانده اند که شاه ایران نه برای خاطر ایرانیان بلکه به خاطر بیماری و ناتوانی دست به چنین کاری زده است در حالی که منابع تاریخی این دوره دیدگاه پهلوی ها را تایید نمی کند.

آنها سعی کرده اند که دوره ۵۰ ساله حکومت ناصرالدین شاه را اینگونه به ایرانیان بشناسانند که شاه فقط دنبال خوشگذرانی های خود بوده و حتی پول ایرانیان را در سفرهای اروپایی خود خرج کرده است ولی هیچ گاه نگفته اند که شاه در این سفرها به دیدار لوئی پاستور کاشف واکسن رفته و با او صحبت کرده است و اینکه این سفرها چه تاثیری در تحول فکری شاه و ورود ابزار تمدنی جدید در ایران داشته است. آنها نگفته اند که مظفرالدین شاه در سفر به اروپا و مشاهده پیشرفت غربی ها دستور پرس و جو درباره ماشین های آتش نشانی را داده تا در صورت امکان چند دستگاه از این ماشین ها را برای مقابله با آتش سوزی های رخ داده در رشت استفاده کنند. آنها نگفته اند که مدارس نوین و تفکر ایجاد این مدارس در دوره قاجار آغاز گردیده و حکومت قاجار علی رغم مخالفت های طبقه سنتی جامعه همواره موافق و حامی تاسیس این مدارس بوده و مخالفتی با این امر نشان نداده است. همانها نگفته اند که قاجارها برای سر و سامان دادن به وضعیت ادارات جدید و بهره گیری حداکثری اقدام به استخدام متخصصین غربی گرفته اند تا بتوانند به این امورات سر و سامان بدهند. همین تئورسین ها نگفته اند که ناصرالدین شاه برای فهم مشکلات ساکنین پایتخت اقدام به تاسیس صندوق عدالت قاجاری کرده تا هر کسی که نتوانسته به حق و حقوق خودش برسد مشکل خود را روی کاغذی نوشته در آن صندوق بیندازد تا شاه در جریان امور قرار بگیرد. همانها به عمد امیرکبیر را تنها شخصیت حکومتی اصلاح گر معرفی کرده اند و شخصیت هایی چون امین الدوله و سپهسالار را که مصدر امور اصلاحی زیادی در ایران آن دوره بوده اند را به حاشیه رانده اند. آنها هیچ گاه از تلاش های حکومت قاجار در آزادی ادیان در ایران سخن نرانده اند و هیچ گاه از حکم مظفرالدین شاه برای عدم آزار و اذیت یکی از خبرنگاران منطقه انزلی توسط حاکم آن منطقه حرفی نزده اند. تاریخ نگاری پهلوی خیلی از موارد مربوط به دوره قاجار را پستو نگاه داشته و با گزینش اخبار و انعکاس ظلم و ستم های این دوره سعی در نشان دادن دوره ای به غایت تیره و تاریک بدون ذره ای روشنی برای ایرانیان داشته است.

چیزی که مشخص است تداوم این نگاه به قاجارها در ذهنیت ایرانیان تا به امروز است و شاهد ادامه این روند خصوصا از طریق انعکاس نگاه پهلوی ها از طریق کتب درسی و برخی فیلم های ساخته شده هستیم. امید آن می رود که به کمک متخصصین تاریخ و دلسوزان تاریخ ایران، یک بار دیگر تاریخ این دوره مورد بازخوانی قرار گیرد تا چهره ای نسبتا واقعی از دوره قاجار بدون عینک پهلوی برای ایرانیان نمایش داده شود.

نویسنده : مدیرسایت
ستاک