نسخه چاپی خبر

تاریخ گزینشی، وحدت آفرین یا عامل تفرقه

کد خبر : 2102
14:03
1404/10/08


پرسش بنیادین این است که چرا روایت رسمی، تنها بخش‌هایی از گذشته را شایسته‌ی دیده‌شدن می‌داند و بخش‌های دیگر را به حاشیه می‌راند. ایران سرزمینی با تنوع فرهنگی عمیق و تاریخی چندلایه است و اگر قرار باشد تاریخ به منبعی برای هویت مشترک بدل شود، این امر تنها زمانی ممکن است که همه روایت‌ها، صداها و میراث‌ها مجال حضور برابر بیابند، نه آنکه صرفاً برخی از آن‌ها «قابل نمایش» تلقی شوند.


در سال‌های اخیر، توجه رسانه‌های ایران به تاریخ و نمادهای هویتی پررنگ‌تر شده است؛ اما این توجه، در بسیاری موارد، نه فراگیر بلکه گزینشی، نامتوازن و متأثر از ترجیحات خاص سیاسی و فرهنگی است. روایت غالب، بیش از آنکه آینه‌ی تمام‌نمای گذشته‌ی متکثر این سرزمین باشد، بر برجسته‌سازی بخشی محدود از اساطیر و شخصیت‌ها تکیه دارد و دیگر لایه‌های هویتی، یا در حاشیه می‌مانند یا با حساسیتی متفاوت با آن‌ها مواجه می‌شوند.

نمونه‌ای روشن از این رویکرد، رونمایی اخیر از مجسمه‌ی عظیم شاپور است؛ رویدادی که با پوشش گسترده‌ی رسانه‌های رسمی همراه شد و در گفتمان هویتی، به‌مثابه نماد «عظمت تاریخی ایران» بازنمایی گردید. با این حال، در موقعیت‌های مشابه، هنگامی که سخن از میراث‌ها و چهره‌هایی برمی‌خیزد که ریشه در دیگر جغرافیاهای فرهنگی دیگر این سرزمین دارند، همان میزان توجه، تداوم و برجسته‌سازی کمتر به چشم می‌آید. این تفاوت در بازنمایی، بیش از آنکه صرفاً یک انتخاب رسانه‌ای باشد، بازتاب نگاهی مرکزگراست که همچنان بر قرائت رسمی از تاریخ سایه انداخته است.

همزمان، برخورد دوگانه با حساسیت‌های فرهنگی نیز قابل تأمل است. گاه بی‌اعتنایی یا بی‌حرمتی به نمادها و باورهای برخی بخش‌های جامعه، بی‌واکنش از کنار رسانه‌های جریان اصلی عبور می‌کند؛ اما در مقابل، در مواردی دیگر ـ نظیر حاشیه‌ای که اخیراً پیرامون یکی از کهن‌ترین نمادهای اسطوره‌ای ایران شکل گرفت ـ حتی یک لغزش ناخواسته، به مسئله‌ای بزرگ و پرطنین بدل می‌شود. این ناهمسانی در سنجش حساسیت‌ها، ناخواسته به تعمیق شکاف‌های فرهنگی و تقویت احساس نادیده‌انگاشته‌شدن دامن می‌زند.

مسأله اصلی، بزرگی یا کوچکی یک نماد تاریخی نیست؛ پرسش بنیادین این است که چرا روایت رسمی، تنها بخش‌هایی از گذشته را شایسته‌ی دیده‌شدن می‌داند و بخش‌های دیگر را به حاشیه می‌راند. ایران سرزمینی با تنوع فرهنگی عمیق و تاریخی چندلایه است و اگر قرار باشد تاریخ به منبعی برای هویت مشترک بدل شود، این امر تنها زمانی ممکن است که همه روایت‌ها، صداها و میراث‌ها مجال حضور برابر بیابند، نه آنکه صرفاً برخی از آن‌ها «قابل نمایش» تلقی شوند.

در شرایطی که جامعه بیش از هر زمان دیگری به همگرایی، احترام متقابل و بازنمایی عادلانه نیازمند است، بازاندیشی در شیوه روایت تاریخ در رسانه‌ها، ضرورتی انکارناپذیر به نظر می‌رسد.

انتهای پیام / 

محمدمهدی ایامی
 

نویسنده : آذرتیتر
ستاک