به گزارش آذرتیتر، تا قبل از پیدایش مفهوم دولت - ملت مدرن در کشور اقوام مختلف بدون مشکلی خاص در کنار یکدیگر با پذیرش تفاوتها زیست می کردند. اما با روی کار آمدن حکومت پهلوی اول نسخه ای از دولت – ملت تحت عنوان یک ملت یک زبان و یک پوشش... برای ایران به اجرا در آمد.
در نتیجه این تعریف از ملیت ایرانی همه اقوام و فرهنگهای غیر فارس تهدید فرض می شدند که می بایست در دل ملت واحد با زبان و فرهنگ واحد آسمیله شده و متحدد الشکل می گردیدند. در این نسخه جدید تلاش می شد که همه ایرانیان از یک ریشه نژادی واحد (آریایی) و زبان واحد (پارسی) معرفی گردند.
سبک زندگی می بایست یکدست می شد و نسخه ای که در تهران پیچیده می شد باید در کل کشور اجرا می گردید. اقدامات و قوانین فرهنگی دوره پهلوی اول و دوم، افکار و نوشته های تقی زاده، کسروی، کاظم ایرانشهر، ایرج افشار، عارف قزوینی و... موید این گفتمان است.
با وقوع انقلاب اسلامی با مشارکت همه اقشار و اقوام ساکن ایران نگرش به نقش اقوام، فرهنگها و اقلیت ها تغییر پیدا کرد. چون بر اساس دیدگاه قرآن برتری انسانها نه به قومیت، بلکه تقوی آنهاست. نمود بارز این تغییر نگرش و پذیرش تکثر مبتنی بر برابری در جامعه را می توان در اصول 2، 3، 9، 12، 15، 19 و 20 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مشاهده کرد.
با پایان جنگ تحمیلی و آغاز برنامه های توسعه در کشور مجددا افکار و اقدامات مرکزگرایانه و تبعیض آمیز در سطح کشور رشد کرد و سبب برخی حرکتهای واگرایانه در بین اقوام و اقلیت های مختلف کشور شد. البته در این بین همیشه نخبگانی از بین اقوام در تلاش بودند مانع ایجاد شکاف میان حاکمیت و اقوام و اقلیتها شوند.
وقتی در خردادماه 1403 از پس حادثه ناگوار برای رئیس دولت سیزدهم کشور وارد فضای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم شد. فضای انتخابات در نتیجه حوادث سال های اخیر و شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی کشور بسیار سرد و بی روح بود تا آنکه با عقلانیت حاکمیت در تائید صلاحیت دکتر پزشکیان و میدان داری شخصیت های ایران دوست در سراسر کشور بخصوص ترکان ایران روحی تازه در کالبد سرد انتخابات دمیده شد.
پزشکیان با شعار عدالت و رفع تبعیض موفق شد اقوام و اقلیت های به حاشیه رانده شده را نسبت به آینده کشور امیدوار کند.
ترکها چه در آذربایجان چه در مرکز فرزند خود را به آغوش کشیدن و برای ساختن ایرانی قدرتمند، متحد و متکثر به مانند همه بزنگاهای تاریخی کشور به میدان آمدند و در پیروزی پزشکیان نقش بی بدیل بازی کردند.
دولت پزشکیان با تعهد به مطالبات مردم و شرایط خطیر کشور با شعار دولت وفاق روی کار آمد از همان روز شروع دولت، جریان افراطی حاکم بر اسرائیل با اقدام تجاوزکارانه خویش کشور را وارد شرایط جنگی کرد.
همزمان جریانات افراطی و غیر ستیز در داخل کشور با شانتاژهای سیاسی تلاش کردند با فشار بر دولت امکان وفاق در کشور را از بین ببرند. این گروه اندک که در زمان انتخابات با آوردن اما و اگر به دنبال سرد کردن فضای انتخاباتی بودند بعد از انتخابات خود را قیم دولت فرض کرده هر اقدام دولت برای ایجاد همگرایی در کشور را به مانند توطئه ای برای تمامیت کشور تبلیغ می کنند.
دیدار جمعی از فعالان مدنی آذربایجان که از قضا از فعالان ستاد انتخاباتی آقای دکتر پزشکیان بودند سبب واکنش شدید و غیر معقول از سوی این گروه از جمله آقای دکتر غنی نژاد شد همانطور که پیشتر همین گروه اقلیت یک دیدار چند دقیقه ای رئیس جمهور با یک خبرنگار آذربایجانی را موضوع شانتاژ رسانه ای خود کردند.
این به ظاهر روشنفکران لیبرال که انحصار جریان اصلی رسانه ای کشور را در دست دارند، هر نوع تلاش رئیس جمهور برای پاسخ به وعده های انتخاباتی خود و ترسیم ایران به عنوان کشور متکثر را به عنوان ایران ستیزی در رسانه های خود تبلیغ می کنند تا مانع اقدامات دولت در وفاق بین اقوام ایرانی و حاکمیت شوند غافل از آنکه نخبگان و قاطبه مردم کشور علی الخصوص آذربایجان به شکل قاطع پشتیبان رئیس جمهور منتخب خود در جهت اجرای اصول معطله ی قانون اساسی به مانند اصل 15 هستند.
مطمئنا این شانتاژهای رسانه ای تاثیری در اراده دولت وفاق و حامیان آن، برای تحقق وعده های انتخاباتی خود نخواهد داشت.
دکتر روح اله مهدیون
دانشیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجان