نمایش 1 - 14 از 27
- کاروان سوگواری تبریز در مسیر شام 11 views
- تراکتور مالک بومی می خواهد 9 views
- بلیت فروشی دیدار تراکتور – استقلال آغاز شد 9 views
- شانزدهمین جشنواره تئاتر کوتاه ارسباران به کار خود پایان داد 8 views
- در برخی خانواده های ایرانی نگهداری سگ جایگزین فرزندآوری شده است 7 views
- شهردار تبریز، مهمان لیلی و مجنون 7 views
- اصغر یوسفینژاد؛ ترور نافرجام يك فيلمساز 6 views
- مراغه دومین شهر از نظر حاشیهنشینی در آذربایجانشرقی است 6 views
- بازیکن مصدوم تراکتور ۶ ماه از میادین دور خواهد بود 5 views
- ۱۶ مصدوم بر اثر واژگونی مینی بوس در کلیبر 5 views
- فروشندگان سکه تقلبی در مرند دستگیر شدند
- مدارس شهرستانهای تبریز و اسکو برای سومین روز پیاپی غیرحضوری است
- نمایش «دروغ» روی صحنه رفت
- ریحانی دروغ را به صحنه میبرد
- این جاده ناتنی است
- جشنواره سراسری تئاتر کودک و نوجوان باغچه بان پایان یافت
- همایش علمی جبار باغچهبان در مرند برگزار شد
- اولین ارتباط من با تئاتر در مدرسه بود
- آخرین روز جشنواره تئاتر باغچهبان به پایان رسید
- رونمایی از ترجمه نمایشنامه “جنگل”
- افتتاحیه دومین جشنواره سراسری تئاتر کودک و نوجوان باغچهبان مرند
- آغاز راه یک کارگردان جوان
- نامهربانی با یار مهربان

با یک میلیون میشود ۵ همبرگر خورد نه اینکه شغل ایجاد کرد!

حقیقت جامعه این است که بخشی از مردم گوشت، مرغ، میوه و … را از زندگی خود حذف کردهاند و زندگیشان سبد فرهنگی و تفریحی ندارد.
به گزارش آذرتیتر به نقل از عصر ایران؛ در یکی از شبکههای اجتماعی، فعال توییتری گفته بود که ((دیشب ۵ همبرگر و نوشابه خوردیم و شد یک میلیون تومان، کاش پولش را میدادیم به عبدالملکی وزیر کار و با آن شغل ایجاد میکرد)).
شاید برخی فکر کنند که این توییت، عبدالملکی را به سخره گرفته اما نه، این بیان یک واقعیت تلخ از برخی مسئولان کشور است.
شناخت آنها از شرایط کشور همین است. در حالی که مردم نمیدانند با این شرایط اقتصادی چگونه روز خود را شب کنند، برخی از مسئولان کشور حرفهایی میزنند که برق از سر آدمی میپراند.
شنیدن برخی از این اظهارات شاذ، نگارنده را به یاد قسمتی از سریال پایتخت انداخت که نقی معمولی هنگام دیدن جزیره “ناز” در قشم، طرحهای اقتصادی عجیب و غریبی ارائه میکرد که حتی ارسطو هم به آن میخندید. او خودش فکر میکرد که این ایدهها عملی هستند و به سرعت قابلیت اجرا دارند اما توهمی بیش نبودند.
حالا هم شغل یک میلیونی یا خیلی اظهار نظرهای دیگر هم مثل همین است. زمانی حرف ما این بود که بخشی از مسئولان با درد مردم آشنا نیستند اما حالا مجبور بگوییم برخی جدا از اینکه با درد مردم آشنا نیستند، متاسفانه مدیریت هم بلد نیستند.
مگر میشود مشکلات عدیده مردم را دید و بازهم شعار داد. سبک زندگی مردم به واسطه گرانی در حال تغییر است. یک نمونهاش تغییر رفتار مردم در قبال مهمانیهاست. ایرانیهایی که برای پذیرایی از مهمان روی گشاده داشتند، حالا به واسط بالا رفتن قیمتها مدام در حال شانه خالی کردن از مهمانی دادن و مهمانی رفتن هستند.
آنهایی که بدون چشم داشت به دیگران کمک میکردند، امروز مجبور به حساب و کتاب هستند تا ببیند میتوانند پولی در آخر برای خود ذخیره کنند یا خیر!
حقیقت جامعه این است که بخشی از مردم گوشت، مرغ، میوه و … را از زندگی خود حذف کردهاند. زندگیشان سبد فرهنگی و تفریحی ندارد و در این شرایط عدهای در دولت و مجلس ادعاهایی میکنند که نزدیک به واقعیت جامعه نیست.
بارها نوشتهام که با شعار دادن نمیشود کشور را اداره کرد و الان در مرحلهای هستیم که شعاردهندگان در جایگاه تصمیمگیری نشستهاند. اگر آنها در موقعیت منتقد بودند، خطری جامعه را تهدید نمیکرد ولی الان آنها مسئول شدهاند. شاید دلفینها را به جزیره ناز بیاورند!
انتظار این بود که این افراد با آمدن به دولت با واقعیتها آشنا شوند و درد جامعه را بفهمند اما هرچه گذشت بدتر شدند و شعارهای آبدارتر دادند. امیدوارم حالا که وزیر کار و دیگران با واقعیت ها رو به رو شدهاند در ادامه واقع نگرتر باشند.
ارسال نظر