نمایش 1 - 14 از 27
- کاروان سوگواری تبریز در مسیر شام 7 views
- اصغر یوسفینژاد؛ ترور نافرجام يك فيلمساز 7 views
- ۱۱۱ کودک خیابانی تحت حمایت بهزیستی آذربایجان شرقی هستند 7 views
- شهردار تبریز، مهمان لیلی و مجنون 6 views
- در برخی خانواده های ایرانی نگهداری سگ جایگزین فرزندآوری شده است 6 views
- تیم والیبال شهرداری ارومیه یک بازیکن از ایلخچی به خدمت گرفت 5 views
- پیام های تسلیت مقامات برای درگذشت کارآفرین برترایران 5 views
- آیا مدیر کل آموزش و پرورش استان «هوشیار» است؟ 5 views
- اگر آرامش می خواهید ائل گلی مقصد مناسبی نیست 5 views
- مدارس شهرستانهای تبریز و اسکو برای سومین روز پیاپی غیرحضوری است 4 views
- فروشندگان سکه تقلبی در مرند دستگیر شدند
- مدارس شهرستانهای تبریز و اسکو برای سومین روز پیاپی غیرحضوری است
- نمایش «دروغ» روی صحنه رفت
- ریحانی دروغ را به صحنه میبرد
- این جاده ناتنی است
- جشنواره سراسری تئاتر کودک و نوجوان باغچه بان پایان یافت
- همایش علمی جبار باغچهبان در مرند برگزار شد
- اولین ارتباط من با تئاتر در مدرسه بود
- آخرین روز جشنواره تئاتر باغچهبان به پایان رسید
- رونمایی از ترجمه نمایشنامه “جنگل”
- افتتاحیه دومین جشنواره سراسری تئاتر کودک و نوجوان باغچهبان مرند
- آغاز راه یک کارگردان جوان
- نامهربانی با یار مهربان

انجمن ضدمسکرات تبریز

آذرتیتر – رسول پورزمانی – هرچند قبل از مشروطیت انجمن های مختلفی در ایران فعال بودند اما بی تردید پس از مرگ مظفرالدین شاه انجمن های مختلفی تشكیل شد و آنها به سرعت فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود را در عرصه داخلی گسترش دادند. انجمن هایی كه اعضای آن یا داعیه اعتدال داشتند و یا مدعی برقراری دموكراسی بودند. شاهزادگان، اعیان و اشراف نیز انجمن تشكیل داده و حتی فرزندان روحانیون بزرگ آن دوره نیز در این انجمن ها عضویت داشتند. انجمن هایی كه بسیاری از افراد آنها مسلح بودند. اما در دوره محمدعلی شاه تعداد این انجمن ها افزایش چشمگیری یافتند. مورخان تعداد آنها را بیش از ۱۰۰ انجمن می دانند. برای مثال ایوانف روسی تعداد آنها را ۱۴۰ نفر اعلام داشته است.
یکی از انجمن های متفاوت با اهداف انجمن های ذکر شده، که در تبریز و برای جلوگیری از مصرف بیش از حد مسکرات توسط ارامنه شهر توسط دکتری ارمنی به نام دکتر پاشایان ترتیب داده شده بود انجمن ضد مسکرات بود. سید حسن تقی زاده که در زمان ولیعهدی محمدعلی میرزا در تبریز به سر می برده در کتاب خاطرات خود، از وجود چنین انجمنی در تبریز خبر داده و حتی از قصد بانی انجمن برای پیشرفت دادن این انجمن و اهداف آن در میان مسلمانان نیز سخن به میان آورده و به تعریف ماجرای این تصمیم پرداخته است. تقی زاده در این باره چنین نوشته است:
« دکتر پاشایان ارمنی انجمنی در بین ارامنه تأسیس کرد که انجمن ضد مسکرات بر سیاق اروپا بود و فعالیت زیادی در این کار نمود. به حدی که در صورتی که انجمن را با بیست و دو نفر ارمنی شروع کرده بود و در ظرف دو سال به قریب سیصد نفر رسید یا در واقع سیصد خانواده ارمنی عضو داشت و وسعت گرفت. کارت های عضویت که چاپ کرده بود در یک طرف نوشته بود که قول شرف می دهم که مسکر نخورم و به مهمان هم ندهم و دائماً سعی کنم که دیگران را نیز از استعمال مسکر منصرف کنم و در طرف دیگر (یعنی پشت کارت) هم نوشته بود بعضی کلام ها از مشاهیر عالم در مضرات مسکرات. مثلا تا آنجا که خاطرم هست گویا از قول گلادستون رئیس الوزرای انگلیس جمله ای بود که گفته وبا و طاعون و تریاک و جنگ ها آنقدر در اتلاف نفوس عالم مؤثر نبوده که مسکرات بوده است.
وقتی که کار جمعیت ضد مسکرات دکتر پاشایان پیشرفت خوبی در بین ارامنه کرد یک روز مشارالیه به من گفت که مسلمانان تبریز کمتر از ارامنه مسکر نمی خورند، بلکه خیلی بیشتر می خورند و بر حسب احصائیه که من دارم در تبریز بیش از تفلیس عرق خورده می شود. پس آیا بهتر نیست که ما یک مجلس نطق و خطابه در مضرات مسکرات برای مسلمانان هم دایر کنیم و من هم تأیید کردم.
منظور عمده دکتر مزبور آن بود که به واسطه فروش بلیط های ورودیه به مجلس مزبور کمکی به صندوق جمعیت خود تحصیل کند. پس ترتیبی داد و اجازه گرفت که این مجلس را در تالار مدرسه مبشرین آمریکایی برپا کند و دستور مجلس را چنان ترتیب داد که خود ابتدا نطقی (البته به ترکی) درباره جمعیت ضد مسکرات خودشان بکند و بعد دکتر ونمان طبیب آمریکایی نطقی به ترکی در مضرات جسمانی الکل و پس از او من نطقی به فارسی در مضرات ارثی مسکرات بکنم و در این بین تصاویر بر روی پرده (مانند سینمای این زمان) با اسبابی که آن را «لانترن ماژیک» گویند (فرق آن با فیلم سینما آن بود که تصاویر متحرک نبود) نشان داده می شد و مخصوصاً قلب آدم سالم و قلب آدم الکلی و جگر هر دو و کلیه هر دو را نشان می دادند و همچنین بعضی مناظر آفریقا و حیوانات جنگل ها و غیره.
چون همه مقدمات مهیا شد اعلانی در این باب منتشر گردید و به دیوارهای معابر چسبانده شد و بلیط ها فروخته شد و نظر به روابطی که خود دکتر با اشخاص محترم شهر داشت غالب محترمین و از جمله حاکم تبریز و قونسول عثمانی و غیرهما بلیط گرفته و قبول دعوت نموده بودند.»
این عمل مورد قبول محمد علی میرزا ولیعهد تبریز قرار نگرفت و سعی در جلوگیری از آن گرفت و موفق نیز شد و به گفته خود تقی زاده «دکتر پاشایان خیلی دماغ سوخته شد و اعلانی شد که مردم بیایند و پول بلیط ها را پس بگیرند و پس داده شد و نتیجه آن که نه تنها فایده مطلوبه مالی به صندوق انجمن نرسید بلکه مخارج اعلانات و غیره از کیسه فقیر همان انجمن رفت.
ولیعهد محض تسلیت خاطر بانیان آن کار از دکتر پاشایان خواست که خودش با اسباب تصاویر پیش او برود و این تماشا را شخصاً به او نشان دهد. به من نیز پیغامی داد و صورت خطابه ای را که بنا بود من در مجلس بخوانم و در واقع ترجمه ای بود که من از یک رساله فرانسوی کرده بودم خواست که برای او بفرستم و من هم پاکنویس کرده برای او فرستادم و در مقابل این ها به صندوق انجمن ضد مسکرات دکتر پاشایان داد و این همه اقدامات منفور، محض احتراز از اجتماع عده ای مردم در یکجا بود.»
نویسنده: رسول پورزمانی
ارسال نظر